.jpg)
یارو میخواسته بره هر چی راهزنه اطراف تبریزه دهنشون رو سرویس کنه. ملت هم میان هر کی یه چیزی براش میارن، یکی شمشیر میاره یکی خنجر میاره و حسابی مسلحش میکنن. خلاصه یارو راه میفته و بعد از یک هفته خونین و مالین برمی‌گرده. مردم دورش جمع میشن، می‌پرسند: چی شد؟ چی کار کردی؟ پامیشه یا حال زار میگه: بابا یه دستم شمشیر بود یه دستم خنجر، با دندونام می‌جنگیدم؟!
یارو به دوستش میگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما ماشین کار میکنه یا نه. اصغر میره عقب ماشین، میگه: کار میکنه، کار نَمی‌کنه، کار میکنه، کار نَمی‌کنه...!
به یکی میگن سه تا میوه نام ببرکه با سین شروع بشه میگه: سیب، سیر، سحر! میگن: سحر که میوه نیست؟! میگه: نمیدونی چه هلوییه!
طرف میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره
آوینی تو جنگ کشته‌میشه، به یکی میگن برو یه جوری به خانوادش خبربده. میره دم خونشون زنگ میزنه، زن یارو میگه: کیه؟ یارو میگه: ببخشید، منزل شهید آوینی؟!
یارو عرق میخوره می‌برنش کلانتری شلاقش بزنن. افسرِ چند تا شلاق میزنه، بعد شلاقو میده به یکی دیگه میگه: برادر حسین! بیا شماهم یه فیضی ببر! یارو هم چند تا میزنه و میده به اونیکی میگه: برادر اکبر شما هم بیا یه فیضی ببر! خلاصه چند نفری دهن یارو رو .... بعد که کارشون تموم میشه میان از اتاق برن بیرون، یارو میگه: برادر‌ا! لااقل درِ فیضیه رو ببندین!
اواهه میخوره زمین، میگه: اِوا! تو هم جاذبه
طرف با ماشین میره تو دره، بهش میگن: چی شد بابا؟ چرا افتادی تو دره؟ میگه: والله ما داشتیم تو جاده با ماشین میرفتیم، هی جاده پیچید، من پیچیدم، دوباره جاده پیچید، باز من پیچیدم، یهو جاده پیچید، من نپیچیدم!
یارو میفته تو جزیره آدم خورا، آدم خورا می‌گیرنش، رئیسشون میگه: اینا رو پوستشون رو میکنیم باهاش قایق درست میکنیم. یارو هم یه چاقو ور میداره می‌گذاره رو شکمش، میگه: جلو نیاید وگرنه قایقتونو سوراخ میکنم!
یکی خودشو دار میزنه، بعلت ضربه مغزی می‌میره! میان می‌بینند با کِش خودشو دار زده!
یارو زبونش میگرفته میره داروخونه میگه: آقا اشپیل داری؟ میگه: اشپیل دیگه چیه؟ میگه: بابا اشپیل دیگه. یارو میگه: یعنی چی؟ درست تلفظ کنین من بفهمم. یارو میگه: بابا جان اشپیل، دیگه! یارو میگه: آقا من که نمیفهمم شما چی میگین، بگذارین به همکارم بگم شاید اون بفهمه. رفیق یارو هم زبونش میگرفته، میاد. بهش میگه: آقا اشپیل دارین، یارو هم میره براش یه چیزی میاره بهش میده و میره، بعد همکارای یارو ازش میپرسن: این چی میخواست؟ میگه: اشپیل! میگن: بابااین اشپیل دیگه چه کوفتیه!؟ اصلاً برو یکم از این اشپیل ور دار بیار ببینیم چیه. یارو میره و بر میگرده میگه: اشپیل تموم شد
یارو زنگ میزنه خونه دوست دخترش، میگه: عزیزم من لهجه دارم؟ دختره میگه: آره. میگه: پس من قطع میکنم دوباره میگیرم!
یارو زنگ میزنه خونه دوست دخترش، باباش ور میداره، هول میشه میگه: ببخشید توپمون افتاده
به یارو میگن: نظرتون راجع به سریال امام علی چیه؟ میگه: خیلی عالیه، فقط اگه میشه یخورده قطام شو بیشتر کنید
یارو رفته بوده استخر، مسؤول اونجا میخواسته واسه شاشیدن تو آب جریمش کنه. طرف داد و بیداد میکنه که: خوب بابا همه تو آب می‌شاشند! یارو میگه: آره، ولی نه از رو دایو!
یارو تو اتوبوس واستاده بوده، یهو میبینه بند کفشش بازه. به کنار دستیش میگه: آقا قربون دستت، یک دقیقه این میله رو نگردار من بند کفشم رو ببندم!
یارو تو جبهه پشت ضد هوایی بوده میزنه یه هواپیما رو میندازه. خلبانه با چتر نجات میپره بیرون، میگه: بچه‌ها در رین صاحابش اومد!
عربه هی میگوزیده، بعدش یک لیوان آب میخورده. ازش میپرسن: چرا هی بعد از گوزیدن آب میخوری؟ میگه: ولک، اگه آب نخورم که گرد و خاک میشه!
یکی 19 تا بچه داشته، بهش میگن: چرا یک بچه دیگه نمیاری، رُند شه؟! میگه: فرزند کمتر، زندگی بهتر
دو نفرمیرن یک رستوران کلاس بالا، دو تا کوکا سفارش میدند، بعد هم یکی یک ساندویچ از کیفشون درمیارند، شروع می‌کنند به خوردن. گارسونه میاد میگه: ببخشید،شما نمی‌تونید اینجا ساندویچ خودتونو بخورید. یک نگاهی به هم می‌کنند، ساندویچاشونو باهم عوض می‌کنند!
طرف 10 تومن میندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده، یک ماشین میزنه بهش، درب و داغونش میکنه. همون وقت یک بابای دیگه‌ای داشته یک پولی مینداخته تو همون صندوق، یارو با حال زار پامیشه، میگه: آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه!
یارو زنگ میزنه خونه دوست دخترش، بابای طرف گوشی رو برمیداره، هول میشه میگه: ساعت شانزده و پنجاه و چهار دقیقه!
کرده تو کردستان پونزده نفرو می‌کشه، تو دادگاه به حداکثر مجازات محکوم میشه. می‌گیرن شلوارشو درمیارن، پاش استرچ می‌کنند!
سیاه پوسته میگوزه، زنش تا یه هفته داشته از رو زمین دوده جمع میکرده!
دیوانه اولی: ببینم، مگه تو کری که جواب سلام منو نمی‌دی؟! دیوانه دومی: نه اون احمد داداشمه که کره، من لالم!
کلمات کلیدی:
